خلاصه کتاب:
وینتر شین یک عروس کودک بود که به قیمت بدهی قماربازی فروخته شد. بعد از سالها سوءاستفاده، اون می دونست که رها شدن از شر اون خطرناکه، شاید حتی مرگبار باشه، اما این فرصتی بود که اون باید ازش استفاده می کرد. دکتر جیدیایا رنچری هرگز حقیقت رو در مورد اتفاقاتی که برای بهترین دوستش، وینتر افتاد رو نمی دونست. با رشد در محل رزرو بومیان آمریکا، اون ها هم از هم جدا بودن، تا اینکه سرنوشت مداخله کرد.
خلاصه کتاب:
قصه امروز ما، قصه گذر از سختیهاست، وقتی دلیلی برای این گذر داری! اصلاً شاید رسیدن به فردا، همان دلیل گذراندن امروز است. قصهگوی امروز ما نیز از روزهای بد و سختی میگوید که اگر لحظهای در عبور از آن تردید کند، تمام زندگی را خواهد باخت…
خلاصه کتاب:
همیشه آدمها رو با ظاهرشون نباید قضاوت کرد. پشت همهی چهرههایی که میبینیم، آدمهایی هستن که نمیشه فهمید تو قلب و فکر و روحشون چه چیزی جریان داره. گاهی باید دستشون رو گرفت، روحشون رو لمس کرد و به تنهاییهاشون نفوذ کرد تا بشه اون پوستهی سفت و سخت رو شکوند. این قصه، قصهی بیرون کشیدن یه روح پاک از یه جسم خسته و آسیبدیدهست. قصهی دیدن زیباییهای ذاتی آدمها، بیتوجه به حصار جسمانی اونها. این قصه… یعنی قصهی «لمس تنهایی ماه»…
خلاصه کتاب:
اولین باری که دیدمش، پر قدرت بود. با ماهیچه هایی که تهدید درونشون موج میزد… اون خطرناکه، وحشیه، و زیباترین چیزیه که من تاحالا دیدم… پس مثل همیشه پشت عینک و کتابم پنهان شدم، کاری که همیشه انجام میدم. چون منم رازهایی دارم… بعد، تو زندان، توی کلاس نوشتنی که من تدریس می کردم، سروکلش پیدا شد و من و با صداقتش نابود کرد… صداقتش توی اسراری که به من می گفت، پنهان کردم رازهای خودمو سخت تر می کرد…
خلاصه کتاب:
ریحانه دختری که در بند عشق پسر خاله ش اسیر میشه اما با اشتباهی که بهادر مرتکب میشه باعث نفرت و جدایی بینشون میشه که این اشتباه با رقیبی سخت تر اتفاق میفته رقیبی که جزیی از خانواده ریحانه ست و باعث ویرون کردن زندگیش میشه... عشقی ممنوعه بین بهادر و ریحانه، بهادری که بخاطر اشتباهش شوهر خواهر ریحانه میشه اما باز هم از این عشق سوزان و ممنوعه ش دست نمیکشه…
خلاصه کتاب:
دختری به اسم ایرن برای نجات مادرش وارد خونه ی شش پسر می شه که متوجه می شه اونا خون آشامن. زندگی اون کاملا دگرگون می شه و حقایق و راز های زندگیش کم کم فاش می شن و این باعث می شه که…
خلاصه کتاب:
هامین صولت کشتیگیر معروفی که درست چند روز بعد از عقدش با ژیکال تست دوپینگ مسابقاتش مثبت میشه و برای همیشه از صحنهی ورزشملی محروم میشه. مجبور به تصمیم گیریهای بزرگ و سختی برای زندگیش میشه. اما این تنها اول ماجراست و تمام وقایع از طلاق هامین و ژیکال به پنج سال بعد موکول میشه. حالا هامین بعد از پنج سال با عنوان بزرگترین فایتر ایرانی برگشته تا پرده از رازهای مهمی برداره و ژیکال رو به خودش و زندگیش برگردونه. غافل از اینکه ژیکال تصمیمات جدیدی برای زندگیش گرفته و…
خلاصه کتاب:
ارمغان دختر فالگیری که حرص و طمع پول و بیماری مادرش ناخواسته پایش را به میهمانی آقای مظفری باز میکند و در آنجا با حسام مردی زخمخورده و قربانی دست درازی آشنا میشود و بارداری ناخواسته، مشکلاتی را برای او آغاز میکند…
خلاصه کتاب:
برهان زرگر، ته تغاری حاج آقا زرگر بزرگ راستهی طلافروشهای بازار بزرگ تهران، پسری از یه خونوادهی سنتی و مذهبیه که بجز خواهر و مادرش با هیچ جنس مونثی هم صحبت نمیشه و چشماش هیچ زنی رو نمیبینه! برهان چشم پاک حالا باید برای رهایی از این با دختری ازدواج کنه که... مروارید دختر هجده سالهای که برای رسیدن به آرزوهاش از پرورشگاه که تمام این سالهای زندگیش رو توی اونجا گذرونده میاد بیرون و به دنبال زندگی جدید میره! حاج اقا زرگر پدر برهان اونا رو مجبور میکنه تا با هم ازدواج کنن و این دقیقا چیزیه که مروارید می خواد...
خلاصه کتاب:
آشا دختریست که فریب می خورد. به امید داشتن پول و امکانات تبدیل به زنی تن فروش می شود . دختری که در باتلاق فساد می افتد . اما او غم ها و گذشته ای دارد که او را به اینجا کشانده. پای مردی در میان است که قلب دختر قصه ی ما را جریحه دار کرده . مردی که او مثل جانش می پرستید و خیانتش را دید. سرآسیمگی قصه ی دخترانیست که به کشورهای خلیج می روند. تجربه ها و جراحت ها و سختی هایشان را به تصویر کشیده ام.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیین بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.