خلاصه کتاب:
داستان دربارهی باران شایگان هست. وکیلی که بنا به اصرار دوستش روی پروندهای تحقیق میکند پروندهی مردی که به قتل همسرش اعتراف نموده اما گفتههایش با گزارشات پلیس و پزشکی قانونی تناقض دارد. باران درگیر پروندهای میشود که بدون اینکه خودش بداند، به بخش تاریکی از گذشتهاش ربط دارد که سالهاست با غرق کردن خود در کار، روی آن خاک ریخته. او نمیداند این پروندهی به ظاهر ساده چنان ابعاد گستردهای دارد که…
رمان الیار
تمام شدن یک درد است ادامه دادن بعد از تمام شدن هزار درد. زندگی تمام شده بود انحنای لب ها به بالا تمام شده بود. اضطراب برای آینده و اتفاقاتش تمام شده بود. برق چشم و کوبش قلب و دل دل زدن ها همه تمام شده بود. مفاد حکم
خلاصه کتاب:
پدر و مادر سارا تو تصادفی که به شیراز دارن به طرز مشکوکی کشته میشن جسد سوخته پدر و مادرشو کنار اتومبیل سالمشون پیدا می کنن و تنها کلید این مرگ مرموز سهراب برادر ساراس که در اثر اون حادثه دیونه شده و تیمارستان بستریه سارا بعد از اون اتفاق سرد و خشک میشه نه اشکی نه خنده ای نه هیجانی و نه هیچ چیزی…
خلاصه کتاب:
آری من یک دیکتاتور هستم تمام تو را فقط برای خودم می خواهم. رمان روایت گر زندگی دختری ۱۷ ساله به نام فریحا هست… دختری با زندگی ساده و پدری بدتر از بد، پدر فریحا فردی معتاد که دست بزن دارد مرتکب به قتل می شود و فریحا را در این شهر پر از گرگ تنها می گذارد، اما فریحا نمیدانست که پدرش پول زیادی یه شایگان شایسته بدهکار است. شایگان شایسته فردی مغرور و خشن که کمتر دختری می تواند او را راضی نگه دارد اما چه کند هر چقدر زورگو و دیکتاتور باشد نمی تواند از چشمان زمردی فریحا بگذرد…
خلاصه کتاب:
همهچی با رفتن تنها پناه زندگیم، یعنی برادرم به سربازی، شروع شد. بعد از رفتن محمد، من موندم و مادری که لایق هر اسمی بود، الا مادر. تنها بودم و تنهاتر شدم. بدون اینکه از حقیقتهای پنهانی که تو گذشته نهچندان دور زندگیم اتفاق افتاده بود، خبر داشته باشم. تو بیخبری به زندگی سختم ادامه میدادم، تا روزی که فردی ناشناس وارد زندگیم میشه و به یکباره مانند طوفانی ویرانگر، همهچیز رو به هم میریزه. و من رو با حقیقتی روبهرو میکنه که…
خلاصه کتاب:
کورد دختر تلخی است که همیشه وظیفه ی مراقبت از خواهر کوچک ترش آیولا را بر دوش خود احساس میکند. آیولا دختری زیبا، بسیار جامعهستیز و فرزند مورد علاقهی خانواده است. او هماکنون سومین مردی که وارد زندگیاش شده را کشته و کورد هم از این موضوع اطلاع دارد. کورد همیشه سعی دارد بسیار دلسوزانه به خواهرش کمک کند. او بهترین راهحلها را برای تمیز کردن خون انسانهای کشته شده میداند و ماشین او برای حمل اجساد، بزرگ است.
خلاصه کتاب:
مهراب شمس، سرگردی که به خاطر خصوصیات خاصش به هاسکی معروفه! برای حل پرونده قتلی به بوشهر میاد، موقع بررسی صحنه قتل متوجه شخص عجیبی میشه…!ماهور، خبرنگار باهوشی که اطلاعات سری از اون پرونده داره،ولی حاضر نیست بگه چطوری بدستشون آورده، تا اینکه…!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیین بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.