خلاصه کتاب:
سوین خبرنگاری که برای مجلهش به اوکراین فرستاده میشه و اونجا باید با یه خواننده همخونه شه… کسی که در نقش خوانندهست ولی کسی از اون روی تاریکش که رئیس مافیاس خبری نداره….
خلاصه کتاب:
من هرکاری بخوام رو انجام میدم و هرکسی و بخوام بدست میارم. از قوانین هیچکس پیروی نمیکنم، حتی قوانین خودم. میدونستم نباید لمسش کنم، اما این جلومو نگرفت. برای دومین بار هم جلومو نگرفت. فقط باعث شد برای سومین بار مشتاق تر شم. سبک زندگیم با وحشی بودنم سازگاره، ولی اون اینطور نیس. اما تمپرنس رنسوم جدیدترین اعتیادمه و فعلا حاضر نیستم ولش کنم .اون رو به راه خودم میکشونم، حتی اگه بدین معنا باشه که اونو به تاریکی بکشونم. فقط امیدوارم که اینکار باعث مرگ هردومون نشه…
خلاصه کتاب:
نیکولی جوردانو،چهارمین پسر از خانوادهی ایتالیایی مافیایی شیکاگوئه. اون جسور، کلهشق و بیرحمه، طوریکه برادرهای دیگهش سعی در کنترلش دارن. وقتی تامی، بهترین دوست نیک ترور میشه، خشونتهای نیک هم اوج میگیره. واسه همین، خانواده بهش پیشنهاد میکنن تا اداره کلابشون رو بعهده بگیره، بلکه اینجوری حواسش پرت شه. نیک فقط تو دنیای مافیا بیرحم نیست، اون توی رابطه هم خاصه. تااینکه میا برای شغل پیش خدمتی به کلاب ادیسه تاریک میره..
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیین بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.