خلاصه کتاب:
هیدارا حاجیِ جوون ۲۸ساله ای که شرط حج رفتنش ۱۰سال تدریس علوم دینی تو دانشگاهه یه حاجی که با شیطنت و جذابیتش، خط بطلانی رو باور منفیِ جوونای امروزی راجبه مذهبی جماعت میزنه و دست بر قضا شوکا دختر قرتی و بیبندوبار سرراهش قرار میگیره…
خلاصه کتاب:
بارها و بارها خوانده ایم که زندگی انسانها و جانوران، مثل یک زنجیر، بهم وصل است! زندگی جانوران به واسطهی شکار و خوراک و مِثلزایی و انسانها به واسطهی عشق و عقل و همهی نَدیدنی ها… هیچکس نمیتواند بداند صبح که پای پیاده از خانه خارج میشود، تا شب که به خانه بازمیگردد، از کنار چندنفر گذشته؟ چند لبخند دیده؟ چندبار اخم کرده؟ و همهی اینها، همهی زندگیها، بهم مربوطند… حتی به واسطهی یک لبخند!
خلاصه کتاب:
باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه، اما شش سال بعد، بیتا خواهرِ باران و شاهین برادرِ شهاب تصمیم به ازدواج می گیرن و این شروع مصیبت زندگی باران و شهاب است!
خلاصه کتاب:
الهه دختری از خانواده متوسط و مذهبی دل به پسری مرفه می دهد و حاصل آن ازدواج ناموفق و شکست عشقی الهه با مهران و طلاق می شود… بعد از پنج سال الهه دور از چشم مادر و برادرش برای درمان و جراحی قلب مادرش رحم خود را به شهریار و هانیه برای فرزندآوری اجاره می دهد. بعد از عمل جراحی، مادر و برادر الهه متوجه این قضیه می شوند و الهه را مجبور به سقط جنین می کنند… اما الهه از خانه فرار می کند و در راه توسط پسری عیاش دزدیده می شود و به روستایی در چالوس برده می شود… الهه برای نجات خود پنهانی با شهریار تماس می گیرد و….
خلاصه کتاب:
میم مثل مادر داستان اشتباهات و خودخواهی آدم هاست خودخواهی هایی که موجب نابود شدنِ زندگی چندین نفر میشه… یه زندگی بیست و چند ساله، با باورهای بیست و چند ساله در عرض یه روز نابود میشه و این، یه فاجعهی بزرگه…! امیرعلی و یاشار، شاید دو سر اصلی این داستان باشن که زندگیشون طی اتفاقاتی به هم گره میخوره. اما چطور؟!
خلاصه کتاب:
آیسو که به خاطر بدهی مادرش مجبور به کار توی یه شرکت با قرارداد یکسالهی بدون حقوق شده بود، عاشق رئیس جذاب و مرموزش میشه که از قضا مدلینگم هست، اما اون از ترکیه میره و دخترمون مونده و یه پیشنهاد نامزدی با رئیس جدید اون شرکت که پسر پولدارترین خانواده ترکیهست و بین دوستاش به شوگرددی معروفه!
خلاصه کتاب:
عشق و علاقه ی تندر به لیلی بر هیچکس پوشیده نیست. اما لیلی از این عشق سر باز می زند و کسی دیگر را جایگزین تندر می کند. تندر برای برگرداندن عشق خود، رقیب را از میدان به در می کند، که به قیمت زندگی کسی تمام می شود…
خلاصه کتاب:
داستان دختری سرکش به نام محبوبه که علاقه خاصی به کاراته دارد اما در مسابقات ناحیه شکست می خورد و به مسابقات زیرزمینی روی می آورد و جهت کم کردن مشکلات خانواده تصمیم به منشی گری در مطب سهرابی می شود که مبتلا به سرطان است و …
خلاصه کتاب:
خانه ای پر رمز و راز و سرشار از سوال که حورای زیبای ما برای کار کردن وارد آن می شود. صاحبخانه جناب مقتدر ۷۰ ساله و مهربان و خیلی آپدیت شده و به روز، از روبرو خیلی پیر و از پشت سر بسیار جوان است. وقتی مشکلات حورا اوج می گیرد، فهام زند، جوان مغرور و قدرتمندِ زیبارو که خیلی شبیه مقتدر است پا به میدان می گذارد و عاشق دختر رمان می شود. جنگی نابرابر بین مقتدر و فهام برای بدست آوردن حورا براه میفتد… اما دست ها و نقشه هایی پشت پرده است که… حورا با فهمیدنش می شکند و شکست خورده خود را از همه عقب می کشد…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیین بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.