خلاصه کتاب:
یغما برای انتقام پس ازشش سال به ایران برمیگرده. نزدیک به عمران و هامون میشه و تنها سلاحش دلبریهای زنانهای هستن که خوب یاد گرفته ازشون استفاده کنه. غافل از اینکه این دلبریها باعث میشه تا عمران…
خلاصه کتاب:
روایت عشق پر تب دامون و باران که بنا به دلایلی سال ها از هم جدا می افتند ولی دنیا کوچیک تر از اونیه که جلوی عظمت عشقشون قد علم کنه... روایت رازی که عظمت عشق رو به تصویر می کشه و... پیچیدن سرنوشت عشق دامون و باران در سرگذشت آن راز و...
خلاصه کتاب:
حکایت زندگی دختری ست که دنیایش کوچک است. محدود به مادربزرگ پیر و عشق پاکش به پسر عمویش… اما با فهمیدن رازی تلخ و عجیب مجبور می شود از عزیز و عشقش دل بکند و به تهران برود …
خلاصه کتاب:
من! پر بودم از حسرت داشتن مردی که دلش با دیگری بود…! و آن مرد شاید از آن مردهایی نیست که بپسندی! از آن مردهایی نیست که اخلاقش زبان زد باشد! ناز بکشد... بخندد... بخنداند و با دوستت دارم گفتنش هر روز شاخه گلی از رز سرخ تقدیم کند! او اما از آن دسته معدود مردهایی است که وقتی نمی بینی اش... انگار چیز بزرگی گم کرده ای... چیزی به حجم تمام دوستت دارم های گفته شده از دهان تمام مردان مورد پسند! چیزی قدر دوست داشتن هایت که با هیچ کس... هیچ احدی دیگر تکرار نمی شود!درست عین مرد من. درست عین یاغی من...
خلاصه کتاب:
پناه عروس خونبس می شود تا برادرش از اعدام رها شود غافل از اینکه برادرش قاتل نیست مورد سو استفاده قرار می گیرد. اسیر رادمانی می شود که فقط قصدش بیآبرو کردن تک دختر حاج علی است. انتقامی اشتباه. دختری که به اشتباه بیآبرو می شود…
خلاصه کتاب:
توبه کردم! توبه کردم که دگر توبه شکستن نکنم! که دگر فکر کنار تو نشستن نکنم! توبه کردم که اگر باز نگاهم بکنی، طلب دل به سر زلفِ تو بستن نکنم! توبه کردم که به کسی دل ندهم، تجربه ی تلخ یک رابطه با اشک گسستن نکنم! توبه کردم هدف تیر نگاهت نشوم! توبه کردم و گو خلق بدانند که… من عاشق و مستم! آوازه درست است و… “توبه بشکستم!”
خلاصه کتاب:
دو همسایه با دو دنیا و عقیده متفاوت! یه دختر قرتی و با کلاس که زندگیش نظم خاصی داره. و یک پسر لات و ناخلف که کفتربازی یکی از تفریحاتشه. اما هردو به یه چیزی عقیده دارن. اونم اینکه میتونن اون یکی رو به زانو دربیارن!! و از اون خونه که حق خودشون میدونن فراری بدن. سر کینه و لجبازی با هم ازدواج میکنن. هیچکدوم قصد کوتاه اومدن ندارن و هر راهی رو میرن تا اون یکی کم بیاره. اما در آخر به جایی میرسه …
خلاصه کتاب:
خوندیم که رویا از زندان برگشت و تصمیم گرفت از همه معذرت بخواد و طلب بخشش کنه. به ظاهر که همه خواهشش رو مبنی بر بخشیدن، قبول کردن، ولی اصل قضیه چیز دیگه ای بود… برای همین رویا فریب خورد در واقع بقیه هم می خواستن از رویا انتقام بگیرن. بعدش هم که رویا به اصرار خودش برگشت همدان… اونجا دچار یه حمله عصبی شد و…
خلاصه کتاب:
قصه ی پسریه که تو سن ۲۵ سالگی دلبسته ی زنی میشه که ۳۵ سال ازش بزرگتره. عجیبه و همینطور از نظر بزرگتر ها رسوایی ولی شاید بین این دونفر عمق مطلب فرق کنه و سالومه دختری بیست ساله اس که تحت فشار های عصبی تقریبا از خونه فرار می کنه تا به عمه پیرش که اون رو فقط یک بار در هفت سالگی دیده پناه ببره. اما وقتی به خونه عمه اش میاد متوجه میشه که ۱۲ سال از مرگ عمه اش گذشته و حالا مرد جوونی توی اون خونه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیین بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.